جز شناختی دورادور ، مصاحبتی و مجالستی با ایشان نداشتم و به واسطه ی همراهی در ماموریتی در محفلی دقایقی با شیخ همراه بودم. به ناگاه شیخ روی به من کرد و سخنی راند که هر گاه در زندگی به فلان مشکلی برخوردی ، فلان ذکر را برای دفع آن از خاطر دور مسپار.
داستان این واقعه از این منظر که شیخ نه شناختی از من و به تبع از مشکل من نداشته است ، برایم عجیب آمد.
توضیح:خاطره ای از محافظ مرحوم آیت الله غلامرضا رضوانی