حاج آقا سامت، لطفا به عنوان اولین سوال، زندگی نامه کوتاهی از خودتان را بیان فرمایید:
ریاضتی نکشیدم، یک دوره تمام فقه را در نجف خواندم. اصول کافی را یک دوره امتحان دادم اما افسوس فراموش شده است(ادامه از زبان پسرشان) حاج آقا را هیچ وقت بیکار ندیدم یا برای تدریس طلاب مشغول بودند یا در لحظه فراغت، به ذکر خدا مشغول. ایشان با این سن و سالشان (حدودا ۱۰۰ سال) حتما در دوره جوانی بیشتر مطالعه داشته اند.حافظه و استعداد فراوانی داشتند و دارند و همچنین خاطرات فراوانی نیز از دوران تحصیل و فراگیری علوم دینی یکی از آنها هم بدین قرار است که در دوران رضا خان مدارسی بود که در آن دختر و پسر با هم مختلط بودند و این برای ایشان بسیار غیر قابل تحمل بود ولی ایشان موفق شدند این مدارس را از دست دولت گرفته و آنجا را مرکز تدریس طلاب قرار دهند که کار ایشان بسیار جالب و تحسین بخش بود.
علل موفقیت خودتان را در چه می بینید؟
علت موفقیتم را، لطف و عنایت الهی، تقوا،علاقه فراوان، تلاش، پشتکار و کوشش خود می دانم. البته مطالعه و روزه هایی هم که می گرفتم در رسیدن به این مرحله ناچیز از موفقیت در من نقش داشتند و همیشه در این سعی بودم که بفهمم. یکی از مشوقین من در این راه، حاج آقای مفیدی بودند که استاد امام و یکی از علمای تراز اول قزوین و از اساتید من نیز بودند و یکی از خاطرات شیرین و به یاد ماندنی که از ایشان دارم این است که روزی درس سخت و مشکلی با ایشان داشتم. وقتی که درس تمام شد، مساله ای از آن درس طرح کردند و به شاگردان گفتند که هر کس فهمیده جوابش را بدهد. من جواب آن را به عربی دادم. وقتی دیدند من به عربی جواب دادم رو به من کرده و گفتند :واجب است که بروید نجف. من واجبات را انجام داده، محرمات را ترک کردم و در علومی که مربوط به علم فقه است مطالعاتی داشتم.
نظر شما درباره جوانان چیست؟
بهترین وظیفه جوان انجام واجبات و ترک محرمات است که در درجه بالایی قرار دارند.وظیفه اش را هم بداندو از خداوند خصوصا بعد از نماز صبح استغفار نماید(پسر حاج آقا): نماز شب ایشان در هیچ شب ترک نشده است.
خاطره ای در رابطه با یکی از طلبه های باهوش یادم آمد که برای شما ذکر می کنم : آقای شریعت صفایی از طلبه های خیلی باهوش بود. این آقا ازدواج کرد، اما تا ۵-۶ سال ایشان صاحب اولاد نشدند. وقتی که من از نجف برگشتم دیدم که ۲-۳ بچه دارد.گفتم جریان چیست؟ گفت من در کشکول شیخ بهایی دستوری را دیده ام که نوشته، کسانی که صاحب اولاد نمی شوند به این دستور عمل کنند من نیز به آن دستور عمل کردم ولی فایده ندیدم خدمت مرحوم سید موسی زرآبادی رفتم و جریان را به ایشان گفتم. ایشان گفت سحرها استغفار کنید تا حاجاتتان برآورده شود. ببینید چقدر استغفار آن هم خصوصا در سحرها با اهمیت است. در آخرین هفته ای که به عمر مرحوم حاج آقا سید موسی زرآبادی مانده بود خدمت ایشان رسیدم و جالب است بدانید که مرحوم آقای زرآبادی هیچ موقع از خودشان تعریف بیجا نمی کردند و در زمینه فراگیری علوم می فرمودند هیچ علمی نبوده در حد قوه بشری که آن را به پایان نرسانیده باشم. تبلیغ احکام دینی بسیار عالی است.خدا رحمت کند کسی که آثار ما را احیا کند تا دیگران هم از آن بهره مند شوند.
به نظر شما بهترین راه برای مقابله با تهاجم فرهنگی چیست ؟
باید دفاع شود. اشخاصی که وارد هستند باید با آن مقابله کنند که حتی این موارد در آن زمان نیز بوده است، مرحوم علامه حلی کتابی در اصول دین به نام کشف الحق نوشته است که فرد خبیثی (که الان اسمش یادم نیست)آمد و تمام موارد مرحوم علامه را رد کرد. یعنی اینکه آن زمان هم دفاع در برابر باطل بوده است و این سنت حسنه باید ادامه پیدا کند.
اگر خاطره ای از دوران تحصیل و نوجوانی خود دارید بفرمایید در دیلمان بودیم و در آنجا مسجدی بود که مردم در آنجا نماز و قرائت قرآن برگزار می کردند من نیز مثل سایر بچه ها که به دوران بلوغ نرسیده بودیم در آنجا به نماز و روزه و قرائت قرآن می پرداختیم.یک روز که روزه بودم همراه بچه ها به کنار رودخانه ای رفتم بچه ها خود را به آب زده و شنا کردند. من هم با اینکه می دانستم روزه ام، غفلت نموده شنا کردم و به اصطلاح کار خلاف انجام دادم که خیلی ناراحت شدم و بعدها پدرم به دلیل مشکلی به قزوین آمده و من نیز همراه ایشان به قزوین آمدم، پدرم در قزوین قرائت قرآن را بدون هیچ چشم داشتی به علاقه مندان می آموختند و در زمانی که کار داشتند من را به جای خودشان قرار می دادند.
همانگونه که مستحضرید حوزه دانش آموزی نیمه وقت با نام امام باقر (ع) برای اولین بار در قزوین جهت پاسخ گویی به نیازهای دینی و آشنایی آنها با این مسایل و مسایل تربیتی و… تشکیل شده است. نظر شما در مورد این حوزه نیمه وقت چیست؟
هر چیزی که باعث تایید و تقویت علوم دینی شود خوب است.گسترش خوب، خوب است و محصل علوم دینی نباید دغدغه مسایل دنیوی و مادی داشته باشد که حتی در مکاسب شیخ شهید علی الرحمه می فرمایند کسیکه محصل باشد و از برای خدا تحصیل کند خدا روزی او را می رساند و از جهت تحصیل فقط برای خدا و قربتا الی الله باشد که حتی در آن زمان که مدرسه حاج آقا التفات که بعدها به التفاتیه تبدیل شد از نظر مکان وضع مناسب نداشت، حجره ها نمناک بود و حتی میراث فرهنگی نیز به آنجا دست گذاشته بود به اصرار آقایان مرا عهده دار و متولی آنجا کردند و میراث فرهنگی مشکلاتی برای من ایجاد کرد که به حاج آقا باریک بین (امام جمعه) گفتم و ایشان سرپرستی آنجا را به عهده گرفتند و در این راه نیز موفق بودند که باید عرض کنم حاج آقا باریک بین چه قبل از انقلاب و.چه بعد از انقلاب شخص فعال و زحمت کشی بوده و هستند.
چه پیامی برای جوانان و نوجوانان دارید
در سوره زلزال است که خداوند می فرماید “فمن یعمل مثال ذره خیرا یره و من یعمل مثال ذره شره یره” هر کس به اندازه ذره ای کار نیک انجام دهد نتیجه آنرا می بیند و هر کس به اندازه ذره ای کار زشت انجام دهد نتیجه آنرا می بیند. انیس و مونس شما در قبر اعمال شماست. و اما نصحیت اصلی من به جوانان و نوجوانان این است که تقوای خودشان را فراموش نکنند و از آن جمله روزی دو رکعت نماز برای هدیه به امام زمان (عج)بخوانند و صدقه ای هم برای سلامتی ایشان بدهند
با تشکر از شما که وقتتان را در اختیار ما گذاشتید.
من هم از شما و دیگر همکارانتان تشکر می کنم.
سید حسن حسینی، محمد زاهدی فر، علیرضا جباری
سینا، دو هفته نامه جوانان استان قزوین
صاحب امتیاز:حوزه نیمه وقت امام باقر
نیمه اول شهریور ۱۳۷۷، سال اول، پیش شماره دوم، تک شماره