تا سحر تسبیح گویان روی در افلاک داشت

چه بسیار شباهنگام هایی که با واهمه ی اصوات گریه هایش برمی خواستم که مکناد رخدادی پیش آمده و شیخ اینگونه مویه می کند؛ در حالیکه چون بُراق می شدم ، حالت او را عادی می دیدم و این حالت را عادت مالوف شبانه اش.

در متجاوز از پنجاه و اندی سال که در اندرونی ایشان بودم ،  مویه های شبانه اش قطع نشد ، چنان که گویی هر شبی چون مصیبت دیده ای که زن و فرزند از کف داده می گرید و ناله می کند.

اهل دردم می شناسم درد را                                                                  دیده ام شب گریه های مرد را

توضیح:خاطره ای از مرحومه حاجیه خانم افسر فاروقی

فارسی سازی پوسته توسط: همیار وردپرس